تقسیمات کشوری
شهرستان کهنوج دارای شهر کهنوج و بخش مرکزی است. این شهرستان دارای چندین دهستان اختصارا به شرح زیر است: حور، کلاشگرد، مهروئیه، چاهریگان ،بشاگرد، زهکلوت، رودبار،چاه حاجی، رمشک ،دهکهان و ... .
***********************
پوشش گیاهی کهنوج:
شهرستان کهنوج با(۱۳۳۶۳۸)هکتار جنگل ۶/۷درصد از عرصههای جنگلی استان را دربر میگیرد. درصد زیادی از عرصههای جنگلی این شهرستان جزء جنگلهای تنگ بشمار میرود. به عبارتی ۵۰۰۰۰ هکتار از عرصههای جنگلی این شهرستان مخروبه و۵۹۶۱۶ هکتار جنگلهای تنگ را تشکیل میدهد وتنها ۲۲و۴ هکتار از عرصههای جنگلی این شهرستان انبوه میباشد.
وسعت جنگلهای مصنوعی این شهرستان ۶۵۰۰ هکتار ووسعت ذخیره گاههای جنگلی ۷/۲۶۷ هکتار است وبه طوری که بعد از شهرستان بافت این شهرستان ۵ درصد از ذخیره گاههای جنگلی را دربر میگیرد.
وسعت مراتع شهرستان کهنوج ۱۱۰۹۱۶۳ هکتار که بر اساس تقسیم بندی ۴گانه مراتع ۲/۲ درصد این میزان و مراتع خوب ۸/۸۱ مراتع متوسط ۵/۸ درصد مراتع فقیر ومابقی جزء مراتع مخروبه محسوب میشود.
وسعت مناطق بیابانی این شهرستان ۶۷۹۰۰۰ هکتار میباشد ۹/۱۰ از بیابانهای استان را شامل میشود شهرستان کهنوج یکی از ۸شهرستان استان میباشد که به عنوان کانون بحرانی فرسایش بادی شناخته شدهاست که با توجه به شدت و ضعف کانونها شهرستان کهنوج ۲۷۶۱۸۶ هکتار یکی از کانونهای بحرانی با شدت زیاد به نحوی که تشدید فرایندهای فرسایش بادی وهجوم ماسههای روان به عنوان اولین ومهم ترین عامل بازدارندهٔ رشد و توسعهٔ منابع زیست دراین منطقه شناخته میشود
***********************
بادهای گرم کهنوج یا به زبان محلی لوار:
فصل وزش این باد تابستان است وبخاطر عبورصحرایی خشک عربستان گرم وسوزان است این بار کمک شایان در رسیدن خرما میکند به طوری که فصل وزش این باد فصل خرما پزان میگویند لازم به ذکر است این باد برای زراعتهای تابستانی و همچنین نهالها و دختان تازه کشت زیان اور است.
وزش این باد در شبهای فصول بهار و تابستان است که باد به صورت نسیم خنکی است که با وزش خود سوزش وگرمای تابستان را ازیاد هر کسی خواهد برد شایان ذکر است به علت معروفیت این باد در سطح شهر کهنوج یکی از اماکن فرهنگی نیز به این اسم نامگذاری شده است(سینما شوباد) شوباد کهنوج خیلی خنک است و به دل همه میشیند!!! یه بیت شعر به زبان محلی در این خصوص هم هست که میگه:
شوباد کهنو ناتاهی مره
شوباد کهنو در حومه علی الخصوص دهستان چاه حاجی قابل لمس است.
***********************
نواحی کوهستانی کهنوج:
وجود کوههای نسبتا مرتفع دارارتفاع متوسط۲۰۰۰متر درجنوب غربی درشمال وشمال غربی درشمال شرقی که همانند دیواری اطراف انرافراگرفتهاست ار تفاعات این منطقه دنبالهٔ رشته کوههای زاگرس و کوههای پراکنده مرکزی است که از شمال به جنوب از ارتفاعات شهرستان میتوان:کوههای بشاگرد در جنوب غربی کوههای چجبال بارز در شمال شرقی را نام برد.
همچنین میتوان کوههای کلمرز و گرم و کوه شهری و کوه شاه نیز نام برد. که ارتفاع متوسط انها به ۲۰۰۰متر میرسد به دلیل نفوذ تودههای گرافیتی در بخشی از این ارتفاعات معادن کرومیت ایجاد شدهاست.
مناطق کوهستانی کلمرز و بشاگرد نیز در این شهرستان قرار دارد.
***********************
معدن تیتانیوم:
این معدن که هنوز در دست مطالعهاست در ۲۵ کیلومتری جنوب کهنوج در بند کوه واقع است که یکی از معادن بزرگ جهان میباشد وسعت این معدن حدود ۳ کیلومتر مربع وعمق کانسارهای ان از ۲ الی ۱۰متر میباشد.
کانسنگ این معدن ۴۲ میلیون تن میباشد والیمنیت ان ۲/۲ میلیون تن براورد شدهاست. کانی اصلی این معدن ایلمنیت منیتیت ووایاد یوم است.
***********************
آثار تاریخی
کهنوج از دو واژه (کهن) و (نو) (قنات نو) تشکیل شدهاست و چون عامل آبادانی و پیشرفت آنجا فردی بنام ((ملک دینار صفاری)) بوده به ((کهنوج دینار)) هم معروف است
وی علاوه بر احداث چند رشته قنات قلعهای نیز بنا نهاد که اکنون ویرانههای آن به ((قلعه ضرغام)) معروف است.
***********************
آب و هوای شهر کهنوج
از آب و هوای این شهر در منطقه گرم و خشک قرار دارد و از دیگر داستانهای فراموش نشدنی این شهرستان و مشهوریت آن وجود شب باد{شوباد} کهنوج میباشد و در حال حاضر بر اثر ساخت و ساز و گسترش این شهر وزش شب باد{شوباد} کم شدهاست و در فصل تابستان در جاهای مرتفع این شهر وزش شب باد{شوباد} وجود دارد و بخاطر اینکه این شهرت از بین نرود اسم سینمای این شهرستان بنام سینما شوباد متصل به شهربازی مداوم و پابرجاست.
***********************
محصولات کشاورزی
با توجه موقعیت آب و هوای منطقه زمینهای شهر کهنوج، عمده تاً برای پرورش محصولات کشاورزی، از جمله مرکبات مانند پرتقال، لیموترش و نارنگی که در اطراف روستاهای شهر تولید میشود و در کنار مرکبات، نخل خرما که اکثریت مردم به این شغل توجه خاصی دارند. محصولات زمین مانند خیار، گوجه، هندوانه، ذرت، لوبیا سبز ،گندم ،کاهو و... که اکثریت مردم روستا به دلیل حاصل خیز بودن زمین به آن اشتغال دارند.
***********************
- لالاییها
مادران این خطه از ایران برای آرام ساختن، خوابانیدن و گاهی که کودک گریه میکند اشعاری میخوانند که با هلهله و لالایی همراه بوده، سراینده این لالاییها معلوم و مشخص نیست بلکه از نسلی به نسل دیگر پیوسته منتقل گشته و به دست ما رسیدهاست.
عواملی چند در شکل گیری لالاییها دخالت داشته و دارند که میتوان عمده این عوامل را که از دین، اعتقاد به قیامت، قرآن و رنج و سوز مادران که برای فرزندان متحمل میشوند نام برد.
که اشعاری تکراری میشوند:
لَلُم لالا بکو تا خوابت بیای
بلا بر جون رودم نیایه
***********************
لالایی های محلی:
جمازی کَنُم تا شو بو ناشتای چُوکم دوشاو بو
چوکُم ارو بَگازی کَلَ چُوکُن مارزی
لا لا لای تو خواب داری تو میل شیر گاو داری
شیر گاو گور گاویون پنیر تر گور چوپون
اگر رودُم تو میل داری برو جونم خودت بستون
لالالای گل آلو درخت سیب و زردآلو
زرد آلو برآورده دو تا خوشه زر آورده بش چورم کم آورده
***********************
ترانه های محلی:
جی سارو و سارو (دلبر ای دلبر)
جی سارو سر شُشتَگُم (دلبر سرم را شستهام)
هیر و کلننر رُستَگُم (عطر و ماده خوشبو به خودم زدهام)
مهار یُولیم دِ رَنجته (مهار نقش و نگاری آویختهام)
حَبطِ برُیم اِنجِتَ (جهاز شتر را دوختهام)
جی سارو لال بندگی (دلبر ای مادر بندگی)
بی تَ ندارم زندگی (بی تو زندگی ندارم)
تَ که رَوَی مَن چون کَنم (تو که بروی من چه کار کنم)
دستمال دستت بو کَنم (دستمال دستت را میبویم)
کیای برکوه تَوَی (تو یکی از بدقولان هستی)
کولَ دو پنج روچ حاتَگی (قول ده روزه دادهای)
یک سال و شش ماه رَفتگی (در حالی که یک سال و شش ماه هست که رفتهای)
هَرو گوانت نیش بوتَکِن (بچه شترها دندان پیری در آوردهاند)
گوج و گورند پیر بوتَگِن (برهها و قوچها هم پیر شدند)
بچون که در گداز گتن (بچهها که در بازی بودند)
حالا دگه ریشش کوتَ (حالا دیگر ریش و سبیل در آوردهاند)
***********************
زبان و لهجه
گاه گاهی واژههایی را بکار میبرند که درک آن برای بعضی از مردم نا مفهوم است. هنگامی که صحبت میکنند کلمهای شبیه آن میسازند مثلاً: پول و مول، قد و مد و کلماتی که به الف و نون ختم میشوند (ان) مانند نان و نون، جان و جون، گاهی هم برای اسم افراد کلماتی شبیه به اسم آنها میسازند. (یه کلمه که من دو.ست دارم بکم اینه کربن کلنچت یعنی دستت درد نکنه )
***********************
اشعار محلی:
**مو ناز تو ناخرم**
آی روتِنِت که اَی مات مِرای هچی هم نَکه
ایی ای یَهتِنت که باریت اَی دوش مو کم نَکه
آی سادگیت که هر رو دروگ دراس اَبندی
ایَی ای پٌزنت که هر رو وَر تیپُم اَخندی
یَه رو بَهونَه گری کی چَشَت کوتُهُم
یَه رو اَگوی که مو ای دلت روتُهُم
بیچه تو اِکِدهَ هر رو گپ اَهری تو دِهنُم
پا گه بر یه سونی که مو رنگت ندیدم
ویدی که گور شما کَد یه یَلُفتَی نِهین
فایده نداره دگه گیشته گَپی هم دِهین
باشَه بِرَ گپی نین مو هم به دل ناگِرُم
ولی یه خُب اَدُنی مو نازتو ناخَرُم
روتن و یهتن تو فرکی به حال مُ ناکن
دِگَه گپُن تو هم چَنگی به دل مُ نازَنِ
نادون چه بو دلاله که بین ما خراو بو
ولی یه خُب اَدُنُم دل هر دومُن تلو بو
مُ لِه بودُم دِگر حالی نَمَندِه
مُ تو دستم دِگه مالی نَمَندِه
بَه میلاکِت کَسم وقتی اَیایی
اَدیدی که نَهَنگالی نَمَندِه
***********************
منابع: آمار جهاد کشاورزی کهنوج
و...
(این مطالب تقریبا قدیمی اند قاعدتا اعداد و ارقام تغییر کرده اند)
نظرات شما عزیزان:
arezoo 
ساعت13:13---30 آبان 1390
salam duste aziz mamnon ke sar zadi man linket kardam u ham dusdari mano ba esme webam link kon
|